نوشته های برچسب خورده با ‘شریعتمداری’

انگار خیال بافی های حسین بازجو پایانی ندارد و وی لیستی در اختیار دارد و به نوبت هر قضیه ای که پیش می آید را به یک نفر از آن لیست مرتبط می داند! این دفعه نوبت به مهدی هاشمی رسید و این نامه جنجالی لاریجانی به خامنه ای را کار مهدی هاشمی دانسته است! وی در ستون «اخبار ویژه کیهان» شنبه 24 مهر 89 با عنوان «جعل نامه و ترور شخصيت براي انتقام از آيت الله آملي لاريجاني» به این مطلب پرداخته است. کیهان بدون توجه به مطالب نامه و عدم انتشار آن، گفته است که این نامه جعلی است! حال آنکه تنها کسی که می تواند ادعای این را داشته باشد که نامه جعلی است فقط خود صادق لاریجانی است؛ منها این منطق کیهانیسم است که از طرف دیگران صحبت کند و مجیز گویی حکومت دیکتاتوری ولایت فقیه کند تا به مانند ساندیس خوران راه ولایت، یارانه های کلان را علاوه بر سهمیه های جداگانه که از بیت رهبری دریافت می کنند، از دولت نیز دریافت کنند!

با اعلام میزان 49 برابری یارانه روزنامه کیهان نسبت به روزنامه اعتماد در سه ماهه نخست امسال، شریعتمداری شروع به سیاه نمایی علیه سایت های منتشر کننده این آمار کرد. شریعتمداری در ستون «اخبار ویژه کیهان» شنبه 24 مهر 89 با استنداد به اینکه پر مخاطب ترین روزنامه کشور است، این میزان یارانه را مستحق خود دانسته و دلیل انتشار این آمار را به خاطر روشنگری های کیهان دانسته است! حال آن که به جای اینکه در مقام پاسخگویی برآید طبق روال کیهانیسم شروع به فحاشی کرده است و به زمین و زمان گیر داده است تا جایی که به سایت های خودی و اصولگرایان نیز رحم نکرده است!
در ادامه به قسمت هایی از دفاعیات کیهان از خود می پردازیم و صحت ادعایی آن را بررسی می کنیم.

دلایل کیهان بیشتر به طنز می ماند، مثلاً نوشته است: «كيهان موسسه اي شامل 4 روزنامه (روزنامه كيهان، كيهان انگليسي، كيهان عربي و روزنامه كيهان ورزشي كه انتشار آن تا چند ماه پيش ادامه داشت) و مجلات زن روز، كيهان ورزشي، كيهان كاريكاتور، كيهان فرهنگي و كيهان بچه ها مي باشد و لذا مقايسه مجموعه يارانه اختصاص داده شده به 8 روزنامه و مجله منتشره توسط «موسسه كيهان» با فلان روزنامه، نوعي فريبكاري و كلاهبرداري است» حال آن که به فرض صحت این خبر باید یارانه دریافتی 8 برابر باشد و نه 49 برابر! یا در جای دیگر آمده است: «روزنامه هاي وابسته يا نزديك به برخي نهادها (نظير تهران امروز و همشهري) كانون هاي حمايت مالي وسيعي دارند و اساسا نيازي به يارانه هاي دولتي احساس نمي كنند.» طنز ماجذا در این جاست که موسسه کیهان خود متعلق به بیت رهبری بوده و تمام هزینه های این روزنامه توسط بیت رهبری و شخص رهبر تأمین می شود. با این حساب آقای شریعتمداری! شما را چه به یارانه نقدی؟

سید مجتبی واحدی در مقاله جدید خود با اشاره به بی کفایتی مسئولان نظام چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی، سیاست خارجی حکومت اسلامی ایران را به باد نقد گرفته و در انتها با اشره به خبر ویژه کیهان، ذوق زدگی شریعتمداری را از بی توجهی اسرائیل نسبت به تحریم های علیه ایران مورد توجه قرار داده است. متن کامل مقاله در ادامه می آید:

در سال های نخستین پس از پیروزی انقلاب، بسیاری از افراد گمان می کردند که حکومت ایران دارای مبانی ایدئولوژیک است. عناصر اصلی حاکمیت هم تلاش می کردند خود را بنیانگذار نوع خاصی از حکومت ایدئولوژیک معرفی کنند که مقید به یک گفتمان اسلامی – انقلابی است که الحق در ایجاد باور عمومی نسبت به این تلقی، موفقیت هایی نیز کسب کردند و در حد اعلا از آن سوء استفاده نمودند.

با گذشت چند سال از پیروزی انقلاب ، به تدریج « حفظ حکومت » به اصلی ترین و شاید تنها دغدغه حاکمان جمهوری اسلامی تبدیل شد . در عین حال تا سال گذشته ، بسیاری از افراد بر این باور بودند که رفتار عمومی حاکمیت ، مبتنی بر بعضی ارزش های شناخته شده اسلامی و انقلابی است . اما کودتای انتخاباتی سال هشتاد وهشت و پیامدهای آن ، پرده از چهره پُر تزویرِ برخی سران حکومت انداخت و آنها نشان دادند هیچ چیز جز حفظ حکومت ، ذهن آنها را مشغول نمی سازد . بر همین اساس ، شکنجه منجر به قتل در کهریزک ، برای سران حکومت به موضوعی عادی تبدیل می شود که به تعبیر رهبر جمهوری اسلامی و حامیان او، افشای ابعاد آن «خیانت و جنایتی بزرگ» به حساب می آید!

محوریت «حفظ حکومت به هر قیمت»‌ از یک سو به رئیس دولت کودتا اجازه می دهد که آمر اصلی حوادث کهریزک را به عنوان نماینده ویژه خود در پول ساز ترین دستگاه حکومتی – مرکز موسوم به مبارزه با قاچاق ارز وکالا – منصوب کند و از سوی دیگر رهبر جمهوری اسلامی را قانع می سازد که دستور توقف رسیدگی به پرونده «اختلاس هشتصد میلیارد تومانی معاون اول احمدی نژاد» را صادر نماید . حفظ حکومت به هر قیمت ، به جیره خواران حکومت مجوز نامحدود می دهد که در حمله به بیت آیت اله صانعی ، دهها قرآن را به آتش بکشند و در حمله به منزل کروبی ، اموال همسایگان او را تخریب یا غارت نمایند. بر اساس همین مجوز است که یک مأمور « لقمه حرام » فرزندان معصوم این سرزمین را در زندان هاتهدید به تجاوز می نماید و دیگری ، سرِ مبارزان را در چاه توالت فرو می برد تا در بدترین حالت ممکن ، برای ابراز ارادت به سران کودتا قانع شوند .

علاوه بر «هُر هُری مسلکی» در عرصه داخل و تجویز هر کار ننگ آلود برای حفظ حکومت از طریق ارعاب مخالفان ، سران کودتا و حامیان آنها نشان داده اند که در عرصه بین المللی و تنظیم روابط با سایر کشورها نیز هیچ مبنای عقلی ، اخلاقی و سیاسی بر رفتار آنها حاکم نیست به طوری که برای جلب محبت سران چین و روسیه ، نه تنها در برابر کشتار وحشیانه مسلمانان در ترکستان شرقی و چچن سکوت می کنند بلکه بابت قدردانی از این « مسلمان کُشی » روز به روز بر حجم تجارت با این دو کشور می افزایند تا جایی که دادستان بی عُرضه تهران از وجود پانزده هزار کامیون چینی غیر استاندارد و خطرساز در جاده های کشور خبر می دهد .

دولت کودتایی ایران برای آنکه در برخی مجامع بین المللی ، رأی برخی کشورها را خریداری کند قراردادی با پاکستان امضا می کند که به گفته معاون سابق وزیر نفت ، بین پنج تا هفت میلیون دلار از جیب هر ایرانی به جیب دولت پاکستان سرازیر می نماید . کودتاگران برای به کرسی نشاندن حرف خود در زمینه بی تأثیر بودن تحریم ها ، بنزین را بیست وپنج در صد گران تر از بالاترین نرخ جهانی از ترکیه خریداری می کنند ( بنا بر اعلام سایت دولتی رجانیوز ) و آنقدر چراغ سبزبه ترکیه نشان می دهند که نخست وزیر آن کشور از سه برابر شدن حجم تجارت با ایران خبر می دهد که قاعدتا منظور او ، سه برابر شدن قیمت کالاهای صادراتی از ترکیه به ایران خواهد بود !

برای اثبات « لااُبالی گری » حاکمان جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی ، نمونه های فراوان می توان ارائه نمود اما قطعا هیچکس باور نمی کرد که استیصال کودتاگران وانزوای بین المللی سران کودتا ، آنها را با این سرعت به زیر پاگذاشتن همه ادعاهای خود درمورد اسرائیل و فلسطین وادار سازد. روزنامه کیهان امروز – پنجشنبه اول مهرماه هشتاد ونه – در یکی از خبر های ویژه خود ، «بی اعتنایی شرکت های اسرائیلی به تحریم امریکا علیه ایران » را با ذوق زدگی زاید الوصفی منعکس نمود تا به همه جهانیان پیام دهد « اگر کودتا در ایران را به رسمیت بشناسید با استقبال کودتاگران مواجه خواهید شد و مقامات جمهوری اسلامی همه ادعاهای سوپر انقلابی خود را فراموش خواهند کرد ؛ همانطور که برای به رسمیت شناخته شدن در داخل ، همه اصول اخلاقی و دینی توسط حاکمان کودتایی زیر پا گذاشته شد و حتی شکنجه ، قتل و تجاوز ، مجاز شمرده شد . » خبر روزنامه کیهان را بخوانید و خودتان قضاوت کنید .

هاآرتص هم کاخ سفید را دست انداخت! (خبر ویژه){کیهان اول مهرماه هشتاد ونه صفحه دو}

در حالی که مقام های دولت آمریکا برای مصارف داخلی مربوط به انتخابات نوامبر و گریز از شکست تقریباً قطعی دموکرات ها در آن انتخابات، دائماً از مؤثر بودن تحریم ها بر ایران و اجرای جدی آن توسط کشورها خبر می دهند برخی رسانه های صهیونیستی این ادعا را به مسخره گرفتند.
یوسی ملمان نویسنده مقالات مرتبط با امنیت ملی در روزنامه اسرائیلی هاآرتص دیروز در یادداشتی در این روزنامه نوشت تحریم ها علیه ایران حتی در اسرائیل هم جدی گرفته نمی شود چه رسد به کشورهای دیگر دنیا

… وی در ادامه با تأکید بر اینکه عملاً تحریم علیه ایران آنطور که آمریکا و اسرائیل می خواهند اجرا شدنی نیست، می نویسد: «قانونی در اسرائیل وجود دارد که آشکارا اعلام می کند سرمایه گذاری بیش از ۲۰میلیون دلار در شرکت هایی که با ایران داد و ستد تجاری دارند ممنوع است. در عین حال این قانون به اجرا درنمی آید. حتی بدتر از آن اینکه نهادی وجود ندارد که به این موضوع مهم رسیدگی کند. این موضوع به اطلاع دفتر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و عوزی اراد مشاور امنیت ملی اسرائیل رسید ولی این دو که در هر فرصتی تهدید ایران را برای موجودیت اسرائیل یادآوری می کنند کاری انجام نمی دهند. اگر این موضوع علاقه مندی در آنها ایجاد نمی کند پس چه موضوعی موجب علاقه مندی آنها می شود.»


منبع: جرس

حسین بازجو در مطبی در ستون «گفت و شنود» اتفافات 4 روزه اخیر جلوی مجتمع مسکونی کروبی را دروغ دانسته و وی را متهم کرده است که برای جلب نظر دیگران این دروغ ها را سر هم کرده است! گفتنی است به علت مواضع روشنگرانه مهدی کروبی، اقتدارگرایان دل خوشی از دست این شیخ شجاع ندارند و عمال خود را برای رعب و وحشت وی به محل زندگی او روانه کرده اند. دیشب اوباش بیسجی مسلح به سلاح سرد و گرم به مجتمع مسکونی که مهدی کروبی در آن زندگی می کند حمله کرده وضمن شکستن شیشه های تمامی واحدها، مبادرت به شلیک گلوله به در و دیوار ساختمان کرده اند. از شریعتمداری و دوستان ایشان دعوت می کنیم که به فیلم های منتشر شده در سایت سحام نیوز که آثار این وحشی گری ها را به تصویر کشیده است مراجعه نموده و با دقت تمام تماشا نمایند که مزدوران ولایت چگونه عقده های چندین ساله خود را خالی نموده اند.

گاف جالب کیهان اینجا مشخص می شود که در جایی از مطلب، شریعتمداری می نویسد: «گفت: در خبرها آمده بود كه عده اي در اطراف خانه كروبي جمع شده و عليه او شعار داده اند و به منزلش حمله كرده اند!
گفتم: باز هم شيخ اصلاحات از اينكه هيچكس به او محل نمي گذارد، عصباني شده و صحنه سازي كرده است.
گفت: پسر كروبي بلافاصله با راديو فردا و دويچه وله و بي بي سي و… تماس مي گيرد و براي آنها از اين حمله گزارش لحظه به لحظه مي دهد! ولي برخي از رخدادهايي كه پسر كروبي گزارش مي داد، اصلاً اتفاق نيفتاد.» اگر دقت کنید متوجه می شوید که حسین بازجو در ابتدا منکر حمله به خانه کروبی می شود، اما در ادامه می گوید که برخی از آنچه پسر کروبی مطرح کرده است، اتفاق نیفتاده است! خود بازجو هم نمی داند بنویسد که حمله شده است یا نه!!!

خوشبختانه با گاف های کیهان، جای تردیدی باقی نمی گذارد که رویه کیهانیسم بر پایه دروغ بنا شده است و علی خامنه ای که یک بازجو را به عنوان نماینده خود در کیهان قرار داده است، نه تنها هیچ تذکری به این رویه نمی دهد که با سکوت معنا دار خود به صورت تلویحی از دروغ و دروغگویی حمایت می کند و هر آن کس که مجیز او را بگوید، در گرد او می آید و داخل اسلام است و بقیه مشتی خواص بی بصیرت و فریب خورده و عوامل آمریکا و اسرائیل!!!

شریعتمداری در سرمقاله اخیر خود بیان کرده است: اظهارات آقاي رحيم مشايي تكرار بي كم و كاست همان ديدگاه هاي شرك آلود و استعمارپسند گروهك هاي حقيري نظير منافقين و سلطنت طلب ها و… است.

با پیدایش پدیده ای به نام مشایی، شریعتمداری در دور باطل استدلالات خود گرفتار شده است و در پی پاک کردن صورت مسئله است. با منطق کیهانیسم، هر حرفی که توسط رسانه های خارجی و یا اپوزوسیون مطرح شود و از حرفی یا گروهی یا فردی در داخل کشور دفاع شود، بی شک آن گروه وابسته به خارج و دنباله داخلی آن خواهد بود. موارد تأیید این گفته به قدری زیاد است که هر کس برای یک دفعه ستون «اخبار ویژه کیهان» را مطالعه کرده باشد، بر صحت آن شکی نخواهد کرد. حال بیایید و مواضع حسین بازجو را در مورد مشایی بررسی کنیم. شریعتمداری در آخرین سرمقاله کیهان روز سه شنبه مورخ 26 مرداد 1389 حمله جانانه ای به اسفندیار کرده است و او را هم سطح گروهک منافقین و سلطنت طلبان دانشته است و البته در جای جای مقاله خود، حساب احمدی نژاد را جدا دانسته است.

حال دو فرضیه مطرح است:

مواضع احمدی نژاد مغایر با مشایی است. در این صورت باید خیلی زودتر از این او را برکنار می کرد و تا این اندازه انتقادات تند اصولگرایان را به جان نمی خرید! حتی با حکم حکومتی علی خامنه ای مبنی بر برکناری معاون اول خود، که مشایی بود، مواجه نمی شد!
2. مواضع او و مشایی در راستای یکدیگر است که این فرض به حقیقت نزدیک تر به نظر می آید و حمایت های بی دریغ احمدی نژاد نشان دهنده این مطلب است به طوریکه پس از حکم حکومتی علی خامنه ای، مشایی را در پست رییس دفتر خود نگه داشت و به رهبر فعلی ایران دهن کجی کرد.

با توجه به عدم برکناری مشایی و حمایت کاملش از رییس دفترش، این پرسش به ذهن متبادر می شود که چرا کیهان، احمدی نژاد را نیز دنباله گروهک منافقین و سلطنت طلبان نمی داند؟ مگر مواضع او و مشایی یکسان نسیت؟ با همین استدلال، می توان به منطق کیهانیسم پی برد. چه خوب گفت نوری زاد که: اگر خامنه ای و شریعتمداری در جزیره ای تنها بمانند، شریعتمداری به خامنه ای نیز رحم نخواهد کرد و همه تقصیرات را به گردن او خواهد انداخت و حکمش را صادر خواد کرد.

اگر آقای شریعتمداری و یا دنباله های ایشان این مطلب را در سایت های مختلف خواندند، خواهشمندیم در «اخبار ویژه کیهان» یا در ستون «کیهان و خوانندگان» جواب مطلب حقیر را بدهند.